«دانش»، «مبارزه» و «کار تشکیلاتی»؛ سه رکن اصلی زندگی امامصادق (علیهالسلام)
جهتی از زندگی امام ششم ما که بر اغلب افراد، پوشیده مانده، جهتِ «مبارزهی مستمر با طاغوت زمان» است. خیلیها -بخاطر بیاطلاعی یا از روی قصد و غرض- تلاش کرده و میکنند حرفی از فعالیتهای سیاسیِ گستردهی این امام معصوم، حرفی به میان نیاورند ولی حقیقت این است که ایشان «مشغول یک مبارزهی دامنهدار و پیگیر بود. مبارزه برای قبضه کردن حکومت و قدرت و به وجود آوردن حکومت اسلامی و علوی.
آنچه از زندگانی امام صادق(علیهالسلام) در ذهن اکثر افراد وجود دارد همان بُعد علمی و آموزشی است که منجر به تشکیل محافل علمیِ چندهزارنفری در محضر آن حجت خدا شده و شیعه و غیرشیعه را مجاب به بهرهگیری از علم بیپایان آن حضرت کرده بود. البته تشکیل چنین کلاس و محفلی -چه قبل از دوران امام ششم و چه بعد از آن- بینظیر بود و نمیتوان نقشِ مهم آن در گسترش عقاید حق و باطل کردن عقاید فاسد را نادیده گرفت؛ اما حقیقت این است که این، تنها برجستگیِ زندگیِ جعفربنمحمدالصادق (علیهماالسلام) نبود و منحصرکردن زندگی آن بزرگوار به این موضوع، حاکی از عدم شناخت صحیح و حتی جفای به ایشان است.
جهتی از زندگی امام ششم ما که بر اغلب افراد، پوشیده مانده، جهتِ «مبارزهی مستمر با طاغوت زمان» است. خیلیها -بخاطر بیاطلاعی یا از روی قصد و غرض- تلاش کرده و میکنند حرفی از فعالیتهای سیاسیِ گستردهی این امام معصوم، حرفی به میان نیاورند ولی حقیقت این است که ایشان «مشغول یک مبارزهی دامنهدار و پیگیر بود. مبارزه برای قبضه کردن حکومت و قدرت و به وجود آوردن حکومت اسلامی و علوی. یعنی امام صادق(علیهالسلام) زمینه را آماده میکرد تا بنیامیه را از بین ببرد و به جای آنها حکومت علوی را که همان حکومت راستین اسلامی است بر سر کار بیاورد.»[۱] نگاهی به ستمهای وارد شده به این امام معصوم، نشان از آن دارد که حاکمان جور و ظلم از ناحیهی فعالیتهای ایشان، احساس خطر میکردند؛ وگرنه چه دلیلی داشت کسی را که صرفاً به کار علمی و آموزشی، مشغول بود اینهمه مورد آزار و اذیت قرار دهند.
افزون بر «مبارزه» به بُعدِ مهم دیگری هم باید اشاره کرد و آن «مردِ تشکیلات بودن امام صادق(علیهالسلام) است که یک تشکیلات عظیمی از مؤمنان خود از طرفداران جریان حکومت علوی در سراسر عالم اسلام از اقصای خراسان و ماوراءالنهر تا شمال آفریقا به وجود آورده بود. تشکیلات یعنی چه؟ یعنی این که وقتی امام صادق(علیهالسلام) اراده میکند آن چه را که او میخواهد بدانند، نمایندگان او در سراسر آفاق عالم اسلام به مردم میگویند تا بدانند. یعنی از همهجا وجوهات و بودجه برای ادارهی مبارزهی سیاسی عظیم آل علی جمع کنند. یعنی وکلا و نمایندگان او در همهی شهرها باشند که پیروان امام صادق(علیهالسلام) به آنها مراجعه کنند و تکلیف دینی و همچنین تکلیف سیاسی خود را از آن حضرت بپرسند.»[۲]
آنچه از زندگانی حضرت صادق (علیهالسلام) قابل برداشت و الگوگیری است این است که سه رکن اصلیِ «دانش»، «مبارزه» و «فعالیت تشکیلاتی» در سیرهی آن بزرگوار، پررنگ بود که لازم است مورد توجه اکید نیروهای انقلاب و همهی مریدان مکتب اهلبیت(علیهمالسلام) قرار گیرد تا موجب «فهم اسلام واقعی» شود. فهمی که بشدت مورد نیاز امروز ماست و میتواند هم ما را در پیمودن مسیر پرتلاطم انقلاب، یاری کند و هم الگویی باشد برای همهی آزادیخواهانی که دلشان برای حاکمیت اصیل اسلامی میتپد.
پینوشت:
[۱] امام خامنهای، دوم اسفند ۱۳۸۹
[۲] همان
نویسنده: رضا رستمی